آنچه از آیات قرآن به طور صریح و ضمنی بر میآید فلسفه تمام عبادتها رسیدن به تقوای الهی است؛ زیرا خداوند متعال در آیهی۲۱ سورهی بقره میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» بنابراین از طریق مقام و منزلت عبودیت و بندگی خدا میتوان به مقام تقوای الهی رسید وکسی راه دیگری جز این راه در پیش گیرد اگر چه ادعای تقوا کند هرگز نمیتواند به تقوا برسد.
با توجه به اینکه روزه از پایههای پنجگانهی اسلام است و بخش مهمی از عبادات به شمار میرود، میتواند در زمینهی جذب و کسب تقوا نقش اساسی ایفا کند و اصلاً فلسفهی وجودیاش همین جذب و کسب تقوا برای صاحبش است و خداوند نیز میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره: ۱۸۳)
تکرار روزه در ماه رمضان در هر سال و پایبندی امتهای پیشین نیز بدان، بیانگر آن است که اهل ایمان در اثنای یک سال و به فاصله میان دو رمضان ممکن است مرتکب اعمال و رفتاری گردند که منافی تقوا باشد و حتی این اعمال و رفتار بتوانند در کاهش تقوا و تضعیف و حتی خنثی سازی آن نقش به اصطلاح ستون پنچم در جنگ داشته باشد.
لذا به نظر میرسد روزه دو کاربرد اساسی دارد:
۱) اینکه به تعمیر و بازسازی خرابیهایی که از اعمال، رفتار و گفتار ما در طول سال گذشته رخ داده بپردازد و تمام سیمهای از کار افتاده را به هم وصل کند تا بتواند تاریکیهای روحی و روانی ما را به روشنی تبدیل کند و به روزه دار انگیزه دهد که به وسیلهی روشنایی فراهم شده به مسیر برای رسیدن به تقوا ادامه دهد که این نوع حرکت به تعبیر دینی همانطور که در صحیح امام بخاری آمده کفارهی گناهان تلقی میشود یعنی روزه در واقع تختهپاککن گناهان است. «من قام لیله القدر ایمانا واحتسابا غفرله ما تقدم من ذنبه و من صام رمضان ایمانا و احتسابا غفرله من ذنبه»
۲) اینکه بتواند عناصر فعالی که در وجود او هنوز در مسیر کسب تقوا کار آمدند بتواند در فضای معنوی رمضان با چاشنی محاسبهی خویش و بازگشت به قرآن و تدبر در آن کارآمدتر کند. که در حقیقت روزه دار با این دو نوع حرکت واین دو نوع تلاش میتواند تقوا الهی را اگر برای یک سال هم باشد ذخیره کند و به چنین تلاشگری که در راستای پاکسازی درون وبرون خود از تمام رذائل وآلودگیها گام بر میدارد و سعی میکند که به تمام فضایل و خوبیها خود را آراسته کند متقی گفته میشود.
پایههای پنجگانهی اسلام، «نماز، روزه، زکات، حج و جهاد» اگر چه همه آنها عبادات مهم به شمار میروند و اهداف مشترکی که همانا رساندن صاحبانش به تقوای الهی است دارند اما در واقع هر کدام برای رسیدن به هدف روش خاصی دارند مثلاً وظیفه و رسالت نماز تقویت ارتباط مستقیم انسان با خداست. زکات تقویت رابطه انسان با انسانهاست، حج تقویت رابطه انسان با خالق و تمام مخلوقات است و جهاد برای محافظت و مراقبت از همهی این روابط است، به این معنی اگر کسی مانع روابط صحیح انسان با خدا یا خلق خدا گردید او به حسابش میرسد اما رسالت روزه و مسئولیت خطیر آن تقویت و گسترش رابطهی انسان با خویش است به تعبیر دیگر فلسفهی وجودی روزه، بازگشت انسان به خود در راستای اصلاح خویش است که میتوان اصلاح خویش را زیر بنای اصلاح خانواده و جامعه دانست.
یعنی در واقع روزه فرصتی مبارک و مناسب است که روزه دار به مدت یک ماه با خود بنشیند و به محاسبهی خود به معنی شرعی آن بپردازد و راههای آسیبپذیری خود را از تمام جوانب فکری، اخلاقی اجتماعی سیاسی اقتصادی و غیره بشناسد و سپس با عزمی راسخ و بردباری و توکل بر خدا به برنامهریزی و اقدامات لازم جهت سد راههای نفوذی و آسیبپذیری خود بپردازد و از جهت دیگر با پشتیبانی از نقاط قوتی که در خود سراغ دارد بستر رشد وترقی خود را در زمینههای مذکور فراهم سازد و با این شگرد و این روش میتواند به جبران مافات بپردازد و از داشتههای خود برای آیندهای روشن و هدفمند بهرههای لازم را ببرد.
آنچه که مسلم و قطعی است روزه دار زمانی میتواند به چنین نتیجهای دست بیابد که طبق برنامه خدا و رسولش یعنی قرآن و سنت گام بردارد به تعبیر دیگر یعنی بازگشت حقیقی به قرآن و سنت داشته باشد تا با بهرهگیری از چنین آموزههای الهی در این ماه مبارک رمضان زمینهی رشد و بالندگی خود را فراهم کند و چنین بنظر میرسد که نزول قرآن در ماه مبارک رمضان به همین مسئله نظر دارد. به تعبیر دیگر شاید نزول قرآن در ماه مبارک رمضان به ما این پیام بدهد که اگر میخواهید از طریق عبادت روزه بخش مهمی از تقوای الهی راه کسب کنید چارهای ندارید جز اینکه همراه با گرفتن روزه باز گشتی قطعی وحقیقی به قرآ ن برای همیشه داشته باشید.
اگر مسلمانان در رابطه با این فریضهی الهی چنین نگرشی داشته باشند قطعا روزه میتواند منشأ اقدامات نیکو و ستودنی و تصمیمات خوب و مبنای اصلاح بسیاری از افراد و خانوادهها گردد. و با ایجاد فضای معنوی که به صورت فردی وجمعی در ماه مبارک رمضان شکل میگیرد زمینهی کاهش انواع بیماریهای روحی و روانی و جسمی و ناهنجاریهای فکری و اخلاقی و غیره را فراهم کند.
اگر جمعیت یک میلیاردی مسلمانان را در سطح جهان در نظر بگیریم و هر کدام با بهرهگیری از ماه رمضان کمی از آسیبهای خود را کاهش دهیم و به کمی از فضایل و خوبیها خود را آراسته کنیم در حقیقت میتوان گفت به میزان یک میلیارد نفر خوبیها افزون گردیده و از بدیها کاسته شده است.
راستی کدام بخشنامه، دستور و عملکرد بشری با چنین قداستی و با چنین شور و شوقی حتی اگر به مدت یک ماه هم باشد توانسته است چنین آثار و نتایج مثبتی بدون کمترین هزینه جانی و مالی برای بشریت به همراه داشته باشد.
راستی کسانی که برای پیشرفت بشریت در تلاشند و دم از حقوق بشر میزنند و نسبت به آنها اظهار محبت و دلسوزی میکنند و میخواهند انسان از هر لحاظ در امنیت و آسایش کامل به سر ببرد و آمار جرم و جنایت به معنی واقعی از زندگی بشر رخت بر بندد. آیا اگر جنبهی آزمایشی هم باشد جا ندارد به این فریضهی الهی بیندیشد و با توجه به نتایج و آثار مثبت آن همانند مسلمانان برای اصلاح خود وجامعه و بشریت در سطوح مختلف از ماه رمضان و روزه در آن درس بگیرند سپس خودشان و مردم را به آن فرا خوانند. باشد که هم خود و هم دیگران به ساحل امنیت و آسایش برسند.
با توجه به اینکه ماه رمضان ماه کسب تقوا و امنیت وآرامش دعوت به خوبیها و کاستن از بدیها است بر ما مسلمانان لازم است با بهرهگیری از این تحفهی الهی هر آنچه که در توان داریم در راه ازدیاد تقوا و اصلاح خویش و خانواده و جامعه بکار ببندیم امید است که ان شاء الله مورد لطف و خشنودی خدا قرار گرفته و بتوانیم سعادت دنیوی و اخروی را برای خود به ارمغان بیاوریم.
والسلام علیکم ورحمة الله
نظرات